سبک زندگی خوبی طلب و خوشی طلب:
تفاوت اینکه هدف خوبی باشد یا خوشی، در سبک زندگی انسان نیز اثر گذار است؛
1. یک اثر گذاری که مرحوم صفایی به آن پرداخته اند؛ تفاوت نگاه و نوع زندگی نسبت به خدا و رسول و کتاب و دستورات او می باشد: «تفاوت خوبى و خوشى کم نیست؛ که همین آرمان هاى متفاوت، برخوردهاى متفاوتى را مى آورد و به جاى پذیرش بینش و نظر رسول و یا مدیریت و نظارت رسول، آدمى را مراعات طلب و عافیت طلب مى سازد.
و به جاى تبعیت از عهد و پیمان و از کتاب و فرستاده خدا، تبعیّت از وسوسه ها و قدرتها و فتنه ها را در وجود آدمى مى نشاند … «وَ اتَّبَعُوا مَا تَتْلُوا الشَّیاطِینُ…».
2. اثر گذاری بر روابط اجتماعی؛ استاد صفایی درباره حقیقت صله رحم چنین می فرماید: «صله رحم، تنها به این نیست که بیایى و چند دقیقه اى بنشینى و بروى. صله رحم یعنى وصل کنى آنچه را که باعث رشد آنها و جایگاه پرورش آنهاست و اتصال بدهى به یکدیگر آنچه که شما را زیاد مى کند تا رحم ها به یکدیگر وصل بشوند و قربها به وجود بیایند و کثرتها و تولیدها در نتیجه این وصل، امکان پیدا کنند.
و در صله رحم، مطلوب این است که کسرى دو طرف از بین برود و به رزقها و کمبودهاى افراد رسیدگى بشود. چگونه؟ «بِالْبِرِّ وَ الصِّلَهِ»؛ با محبت هایى که به آنها داریم و خوبى اى که به آنها مى کنیم.
و «برّ» در اینجا رشد است، خوبى است، نه خوشى؛ چرا که بین خوبى و خوشى تفاوت است. گاهى ما رفت و آمدها و صله رحمهایمان براى خوشى است، نه براى برّ و خوبى و این دو فرقشان روشن است. بارها گفته ام که خربزه براى مریض خوش است، ولى خوب نیست و دارو براى او خوب است، ولى خوش نیست.
چیزهایى براى ما خوش هستند که خوب نیستند و رشدى در ما نمى آورند.
صله رحم باید مبنایى براى زیادتى و رشد ما باشد؛ در نتیجه باید به نحو برّ (خوبى) باشد نه خوشى: «نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ».
مطلوب این نیست که طرف از من خوشش بیاید و تعریف کند وسورش را این بار چرب تر کند، بل کسرى او باید پر بشود؛ حتى شده مرا زیر پایش بگذارد، ولى خودش حرکتش را ادامه بدهد. نه اینکه مرا روى سرش بگذارد تا کمرش بشکند!
پس در مرحله اول، من باید به خویشانم خوبى کنم و مسائلى را به آنها برسانم که نیاز آنهاست و با آنها صله به وجود بیاورم و پیمان ببندم».
در آخر نوشته را با این کلام استاد صفایی تمام می کنم:
«وَ لِکُلّ وِجْهَهٌ هُوَ مُوَلّیهَا»؛ براى هر کس جهتى مطلوب و زیباست که او به آن روى آورنده است و براى آن مىکوشد، که هدفها، روشها و رفتارها را هدایت مىکنند.
هدفهایى که از هر عملى مىتوانند بهره مند شوند، امّا هدف شما که عبودیت و قرب خداست، تنها با خیر و خوبى، نه با خوشى و هوسها، دست یافتنى است.