خلاصه ای از جلسه سه شنبه 19 دی ماه 1391
سؤال: آیا عقل که به عنوان یک حجت می تواند راهنمای انسان به سوی سعادت باشد ، نیاز به برانگیختگی عقل به وسیله رسول دارد یا بدون رسول هم می تواند برانگیخته و بارور شود ؟
ما باید تحلیل ها را به انسان برگردانیم که رسول وسیله هدایت این انسان مدفون در دنیا و هوس ها است، انسان با توجه و تأمل در آیه های حق، با تفکر و حقیقت طلبی و بیشتر و بهتر خواهی خود عقلش را منوّر می کند و به حق هایی که هدایت شده عمل می کند که می توان لقمان وار از بدی ها نیز خوبی آموخت و سلمان وار به دنبال رسول روانه شد، این را در خود رسول اکرم می توان دید که در عهد تحریف و به تعبیر قرآن در میان اُمّییّان به حقایق و الهامات درونی خود عمل و توجه کرده تا آنجا که قرآن را در یک شب بر او نازل میکنند تا با نور وحی (قرآن) در این راه طولانی حرکت ها را بشناسد و برای این حرکت ها برنامه بریزد و در این هستی مین گذاری شده قدم بگذارد و آیه ها را برای دیگران در سر بزنگاه ها تلاوت کند و تفکر درست و تعالیم دیگر رابدهد که موسی های تاریخ این چنین در میان فرعونیان به وحی راه یافته و دیگران را به آنچه یافته بودند رساندند.
اگر ما این نوع از هدایت، که انسان با تفکر و شناخت هایش گام بر می دارد را کنار بگزاریم با آیاتی مانند إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرینَ (النمل80) چگونه کنار خواهیم آمد آیا آنها مرده و کر و کور بدنیا آمده بودند؟ چه تفاوتی است بین کسانی که آیه ها را می شنوند و مسخره می کنند با کسانی که با آنها راه می روند هست؟ چه تفاوتی است بین طالب ها و مرده ها ؟
ساخت دنیا که چهار فصل است و متحول و زود گذر و ساخت انسان که بزرگ تر از این دنیا و عالم شهود است، خود زمینه ساز سؤال های سِمِجی است برای انسان که نمی تواند، به خودکشى و یا بىتفاوتى و بىخیالى و یا مِى و مستى پناه بَرَد تا دمى ز وسوسهى عقل بىخبر باشد.1
اگر بدون رسول انسان نمی توانست آزادی و سنجش و حرکت و گامی داشته باشد پس مسئولیت در برابر آگاهی است، درحالی به انسان می گویند هلّا تعلّمت انسان آزادی این را داشته که دنبال رسول و آگاهی ها برود و نسبت به این اختیار مسئول است .2
اما این مطالب گواهی بر بی نیازی از وحی و رسول و دلالتی بر سلامت فلسفه و عرفان نیست که کار عقل و مسؤولیت حجّت باطنى، رهبرى ما تا درگاه حجت ظاهرى است و سپردن ما به دست وحى است و پس از این مرحله کار او، مقایسه و سنجش اهمیتها براى شناختن وظیفه و حکم است، که گفتیم وظیفه بر اساس آزادى و میزان و ملاک اهمیت استوار است.3
برای پاسخ یافتن سؤالات دیگر در مورد رابطه عقل با بلوغ و آزادی انسان، و رابطه آن با آزادی فکر و همه اینها با رسول ، نیاز به تأمل و بحث در فرصتی دیگر دارد .
1- نامه های بلوغ 79
2- انسان در دو فصل 49
3- در آمدی بر علم اصول 118