مىگفت: حیات و ممات محمد و آل محمد(ص) این ویژگى را دارد که با ممات فرد، انقطاع در کار نیست؛ یعنى مرگ انقطاع نیست، ادامه است، استمرار و برکت وجودى دارد و از آن دو فرزند سوختن و ساختن مىماند! این معنى را درباره خودش هنگامى متوجه شدم که وقتى رحلت او را در اثر تصادف شنیدیم، هرگز مرگ دیگرى، حتى شهادت را برایش نخواستیم. براى تأیید، خاطرهاى از زمان جنگ در ذهنم آمد. یک بار که چهارراه بازار بمب باران شد، با بچهها سراسیمه به خانهشان رفتیم و او را شادمان و با نشاط مثل گذشته یافتیم، در حالى که بمب درهاى خانهشان را کنده بود و سقف ترک برداشته بود. من به نوبه خودم بعد از آن تصادف دلخراش هرگز نخواستم کهاى کاش در بمباران یا وقتى به جبهه رفته بود شهید شود. در روایتى هست که: «و الله ما الشهید الا شیعتنا و لو ماتوا على فرشهم[1] »؛ به خدا قسم شهید نیست مگر شیعه ما؛ هرچند در بستر بمیرد. چرا که مؤمن شیعى خوابش هم بر اساس تکلیف اوست. او در لحظه لحظههاى دوستان و آنها که شب و روز با آنها مأنوس بود و در وجدان بیدار این نسل و نسلهاى دیگر زنده است؛ چون برکت اندیشه و سلوک ناب او در خط سرخ محمد و آل محمد(ص) بود که خودش روایتش را خوانده بود…
اشتراک
0 نظرات