توضیح :
در ماه رمضان امسال، همچون سالهای گذشته، هر شب شاگردان استاد صفایی در محل اسکان دوستان در حسینیه بحنوردیها حاضر میشدند و هر یک با مطرحکردن موضوعی خاص در جمع شرکتکنندگان، به مذاکره علم و مباحثه در آن زمینه میپرداختند.
امسال البته این جلسات مباحثه نسبت به سالهای قبل از نظم بهتری برخوردار بودند و موضوعات و اساتید از قبل مشخص شده و اعلام میشدند.
متن حاضر چکیده و خلاصه نکات یکی از این گفتگوهای صمیمی است که تحت عنوان حلقههای معرفت، برگزار شده است.
لازم به ذکر است که هدف از ارائه چکیده حلقات معرفت، طرح موضوع مورد بحث به صورت کامل نیست؛ بلکه تنها تعدادی از نکات مورد بحث، با هدفِ اطلاع سایرین از موضوعات حلقات، آشنایی با اساتید مربوطه و نیز آشنایی با سرفصلهایی برای مطالعه و پژوهش، عرضه میشود.
قبل از ورود به بحث اصلی، لازم است یک نکته مهم را تذکر دهیم؛ انسانها از یک منظر به دو دسته تقسیم میشوند: زرنگ و ساده.
– زرنگ و ساده در زبان روایات ما با زبان عرف متفاوت است؛ روایات، انسان ساده را «خاسر» و «مغبون» یعنی کسی که بسیار ضرر کرده و زرنگ را «مغبوط» یعنی بسیار سودکرده معرفی میکنند.
– قرآن کریم از روز قیامت به عنوان یَوْمُ التَّغَابُنِ یاد کرده یعنی روز ضرر کردهها: « یَوْمَ یَجْمَعُکُمْ لِیَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِکَ یَوْمُ التَّغَابُنِ »
– امام علی علیهالسلام: «المغبون من باع جنه علیّه بمعصیه دنیّه»؛ مغبون کسی نیست که پولش را از دست داده باشد؛ بلکه آن است که بایک گناه پست و کوچک بهشت عالی را از دست بدهد.
– « مَن اَغبنُ مِمَن بَاعَ بِغَیرِالله »؛ چه کسی متضررتر از کسی است که با غیر خدا معامله میکند.
– «ان المغبوط من انفذ عمره فی طاعه ربه»؛ به راستی که زرنگ کسی است که عمرش را در اطاعت پروردگارش بگذراند.
– اغبط الناس المسارع الی الخیرات؛ زرنگ ترین مردم کسی است که نسبت به کار خیر شتاب بیشترى دارد و پیشقدم است.
– شخصی به استاد صفایی ایراد میگرفت که چرا اینقدر بخشش میکنی و این آیه را میخواند: «وَلاَ تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً إِلَى عُنُقِکَ وَلاَ تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا ». «نه دستت را از روی خست ببند و نه به سخاوت یکباره بگشای، که ملامتزده و حسرت خورده بنشینی». استاد پاسخ داد که من هم بر طبق همین آیه عمل میکنم چرا که من طاقت دارم و ملاک و مقدار بخشش همین است که آدم بعد از آن پشیمان و نارحت نشود و من نمیشوم.
– بنابراین باید مواظب باشیم که جزء مغبوطین باشیم نه مغبونین. و این جز عمل به قرآن و تبعیت از اهل بیت ( علیهالسلام ) امکان پذیر نمی باشد حال ببینیم چگونه می شود از قرآن برداشت خوبی داشته باشیم :
– از میان مفسرین افراد کمی پیدا میشوند که روش برداشت از قرآن داشته باشند.
– در بررسیهایی که در طول ده سال انجام دادیم، از بین 30، 40 کتاب روش تفسیر، بهترین روش و مفیدترین و کارآمدترین آنها همین روشی است که استاد صفایی در کتاب روش برداشت از قرآن مطرح کردهاند.
– روش استاد در برداشت از قرآن:
مراحل برداشت از قرآن:
1- بررسی مفردات
2- مخاطب شناسی آیه: خداوند میفرماید: «یتلوا علیهم آیات». تلاوت یعنی آیات را در جایگاه خود خواندن یعنی با توجه به مخاطب و روحیات و شرایط او. نه صرف قرائت قرآن.
3- تأمل در ترکیب آیهها و طرح سؤال: چرا این آیات به این شکل خاص مطرح شده است؟ یا مثلا در ترکیب «یدخلون فی دین الله افواجا» چرا نگفته: «یدینون بدین الله» چنانچه در سورهای دیگر این ترکیب آمده است؟ چرا از کلمه «افواجا» استفاده کرده و نگفته: «کثیرا»؟
– یکی از مهمترین بحثهایی که استاد در ارتباط با برداشت از قرآن مطرح میکنند، مسأله «اضطرار به قرآن» است.که گام مهم برای فهم قرآن قبل از مراجعه به قرآن است .
– اضطرار به قرآن چگونه برای ما حاصل میشود؟ نکته مهم این است که این اضطرار یافتنی است، نه شنیدنی.
– پیچیدگی جهان که هر عمل و برخورد من در آن آثار و عکسالعملی ماندنی دارد و پیچیدگی انسان که با خود و خدا و جهان و اشیاء اطراف ارتباط دارد، او را به اضطرار به دین و وحی و قرآن میرساند.
– چون با این بینش نسبت به خود و جهان، محتاج موجودی میشود که بر انسان و جهان و رابطه انسان با هستی، احاطه و آگاهی داشته باشد و علاوه بر این، دلسوز و مهربان هم باشد و از قانونها بهرهکشی از انسان را نخواهد.
– شناخت برخورد صحیح در هستی باید از چنین منبعی باشد و تجربه و عقل و غریزه و علم کفایت این را نمیکند. این تنها وحی است که چنین ویژگیهایی دارد. علاوه بر موارد ذکر شده برای برداشت صحیح از قرآن نیاز مند کلید هایی هستیم که قفل قرآن را باز کنیم و به برداشتهای عمیق تری دست بیابیم.
این کلید ها عبارتند از :
– کلید تفسیر قرآن: تسلط برقرآن، تفکر و سیر فکری.
– مفهوم تفسیر : تفسیر از فسّر گرفته شده است؛ یعنی کشف القناع یعنی کشف الحجاب از مفهوم و مقصود آیات قرآن. تفسیر یعنی تبیین مراد متکلم بوسیله ادلّه. ادله هم اینها هستند: خود قرآن، روایات صحیح السند یا متواتر ، ادبیات عرب.
در ادامه، استادحیدری ضمن توضیح و شرح کلیدهای تفسیر قرآن، به بررسی یک نمونه عینی به صورت عملی پرداختند و با مشارکت حاضرین در دو جلسه دیگر طرح سؤال و تحلیل سؤالات پیرامون سوره قیامت را مورد بحث و بررسی قرار دادند.