سخنرانی شب یازدهم محرّم، در مؤسسه لیلۀالقدر.
چکیده سخنرانی:
«فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ»
از آن آتشى که سوختش مردمان و سنگها هستند و براى کافران آماده شده، بپرهیزید.
در جلسات گذشته گفتیم که گناه موجب میشود انسان به تدریج فهم خود را از دست بدهد؛ به گونهای که با اینکه هنوز از مجاری ادراکی برخوردار است، نمیتواند از آنها بهره ببرد: «لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا»
هم حالات بد ما مانند سوء نیت و سوءظن و هم افعال بدمان، باعث میشوند، نتوانیم اشیاء را به درستی ببینیم.
در این صورت حتی از قرآن و روایت هم نمیتوانیم استفاده کنیم.
بسیاری از فلاسفه غربی هم معتقدند که خطاهای اخلاقی، بر فهم و ادراک ما اثر میگذارند؛ حتی فلاسفه ملحدی چون مارکس هم چنین نظری دارند.
البته گناهان در فهم ما از مسائل ریاضی و علمی اثر نمیگذارند؛ بلکه در فهم مسائل وجودی مانند اینکه در زندگی به دنبال چه باشم، آرمانم چه باشد و چگونه زندگی کنم، تأثیر میگذارند.
از جمله بلاهایی که فسق و بدکاری که محصول غلفت و جهلاند، بر سر ما میآورند، این است که دیگر از زندگی دنیا هم لذت نمیبریم. انسان ابتدا از گناهان لذت میبرد، ولی بعد ازمدتی زندگی برایش سخت میشود.
خدا میفرماید: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَی»
«هر کس از یاد من رو بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مىکنیم»
کسانی که به دنبال فسق هستند، اولا در دنیا هم زندگی تنگی خواهند داشت و ثانیا در آخرت همین چشم را هم نخواهند داشت: «نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَی»
علتش هم این است که امور بیرونی به تنهایی منشاء لذت ورنج ما نیستند. فضای ذهن و ضمیر ما است که میتواند عوامل بیرونی را به عوامل لذت یا رنج بیشتر تبدیل کند.
خوشبختی داشتن نعمتهای بزرگ نیست. داشتن روحیهای است که از کمترین نعمتها بیشترین لذتها را ببرید. خوشبختی وقتی حاصل میشود که شما طاهر و پاکیزه زندگی کنید.
وقتی فسق و فجور آمد، عوامل لذت هستند، اما من لذت نمیبرم؛ مانند مریضی که نمیتواند از غذای لذیذ لذت ببرد.
نتیجه اعراض از ذکر خدا این است که انسان گرفتار دوستانی میشود که دیگر اجازه نمیدهند او به راه راست برود و خودش هم نمیداند و گمان میکند که در مسیر درستی قرار گرفته است:
«وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ»
«هر کس که از یاد خدای رحمان روی گرداند، شیطانی بر او میگماریم که همواره همراهش باشد و مسلّماً آنها ایشان را از راه باز مىدارند و [آنها] مىپندارند که راه یافتگانند.»
میفرماید: کسی که دستش را از دست اولیاء خدا بیرون میآورد، طعمه شیطانها میشود.
از این آدمها باید دوری کرد: «فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّىٰ عَن ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاهَ الدُّنْیَا»
«پس از کسى که از یاد ما روی مىگرداند و جز زندگى دنیا را نمىخواهد روى گردان»