محرم در راه است. حسین در راه است. اهل وعیال او همه در راهاند.
زیبایی جریان حسین (ع) همین در راه بودن است .کسانی که دنیا را راهِ دیدن و در راه نماندن و چراغ راهشدن و شعلهشدن و نوردادن و حرارت دادن[1] دانستند، اینها رسیدهاند.
حسین (ع) در گام اول[2] به وصال حق رسید؛ چون حرکتش از حق ریشه میگرفت. هم برای حق بود، هم با حق بود و هم حرکتش به حق منتهی بود.[3]
ما به نور[4]، به راهبر، به حسین( ع)، به محرّم نیاز داریم. آیا حسین (ع) به ما و به عزای ما و سوگ ما نیازدارد؟ او که در دعای عرفه بینیازی[5] و غنای درونش را به تصویر کشیده است؟
اوبرای محبوبش و در جهت او، در هر گام مقربترمیشود و حتی در گرمای قتلگاه، ابراهیموار، دست رد به سینه جبرئیل میزند.[6]
حسین فقط صالح نیست. تنها پاک نیست که مصلح و پاککننده هم هست. حسین جان! چه زیبا است اگر دستهای آلوده ما[7] و دامن خاکآلود ما با دستها و آغوش گرم پدرانۀ تو پاک شوند!
حسین جان! این ماییم که تأخیرکردیم در آمدنمان و این تویی که با آمدنت باز شور به پا کردهای. تو از نسل همان مادر مهربانی هستی که درب تکتک خانههای انصار را میزد، همراه با علی و آنها را به لبیک به حق دعوت میکرد.
ما امّا همچون انصار، گوشهایمان سنگین شده،[8] صدای گامهای استوار تو را حتی نمیشنویم.
حسین جان! ما را با محبتت، به راه بیاور و نگذار عقوبت روزگار، تأدیبمان کند.
راستی چراغهای شهر و دیار ما چقدر کمسوشدهاند و هوای تنفس دنیا چه تنگ شده است!
حسین جان! ما سنگین شدیم از بس که از سینه این دنیا نوشیدیم.
ثقل زمین[9] ما را گرفته و توانایی جدایی ازمحبوبها و معشوقهایمان را نداریم؛ مگراین که تو دوباره با شکوه محرّمت، دل ما را زنده کنی و سرمایههای وجودمان را به جریان بیاندازی.
آب زنید راه را هین نگار میرسد…
[1] . «ان فی قتل الحسین حراره فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابداً»
[2] . «و مَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ.» (نساء/100)
[3] . «والحق معکم و فیکم و منکم و الیکم.»
[4] . «ان الحسین مصباح الهدی.»
[5] . «الهم اجعل غنای فی نفسی(دعای عرفه)
[6] . «الیک فلا»
[7] . «هذه یدای بالذله موسومه» (دعای ابوحمزه ثمالی»
[8] . «و فی آذانهم وقرا.» (اسراء/46)
[9] . «اذ ثاقلتم الی الارض.»(توبه/38)